جدول جو
جدول جو

معنی وحشت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

وحشت کردن
ترسیدن، هراسیدن
تصویری از وحشت کردن
تصویر وحشت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
وحشت کردن
نهیبیدن ترسیدن از تنهایی یا از وقوع امری ناگهانی
تصویری از وحشت کردن
تصویر وحشت کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وحشت کرده
تصویر وحشت کرده
نهیبیده رمیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشی کردن
تصویر وحشی کردن
Barbarize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
варваризировать
دیکشنری فارسی به روسی
बर्बरीकरण करना
دیکشنری فارسی به هندی
বর্বারিকরণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
ทำให้เป็นคนป่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رحمت کردن
تصویر رحمت کردن
بخشودن و عفو کردن و آمرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحلت کردن
تصویر رحلت کردن
کوچ کردن و رفتن و سفر کردن، مردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشت کردن
تصویر پیشت کردن
گفتن پیشت راندن گربه: یکی گربه را از آشپزخانه پیشت میکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحبت کردن
تصویر صحبت کردن
درنجیدن هم پرسیدن گفت و گو کردن گپ زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحبت کردن
تصویر صحبت کردن
گفتگو کردن، همنشینی کردن، صحبت داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گذشت کردن
تصویر گذشت کردن
عفو کردن، بخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محشی کردن
تصویر محشی کردن
محشا کردن: بر کناره نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محشر کردن
تصویر محشر کردن
بهین کردن غوغا کردن (غوغا پارسی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وصیت کردن
تصویر وصیت کردن
اندر زدادن پنددادن: (آدم علیه السلام به شیث وصیت فرمود که این سخنان را نگاه دار و اولاد خود را به محافظت آن وصیت کن)، سفارش کردن بکسی یاکسانی که اعمالی را پس از مرگ سفارش کننده انجام دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وصلت کردن
تصویر وصلت کردن
زنا شویی کردن پیوند بستن ازدواج کردن
فرهنگ لغت هوشیار